کلاس زبان !
بسم الله الرحمن الرحیم
در این کتاب ها مکس و لوسی همیشه باهم دوست اند با هم به گردش و تفریح می روند و شب و روز می گذرانند و روی این نکته تاکید می شود که این ها دو سال است با هم پارتنر (شریک عشقی)هستند اما هنوز مطئن نیستند یه درد هم میخورند حتی لوسی با مکس در خانه ایکس بوی فرندش(دوست پسر قبلی) قرار می گذارد و انچنان این مسائل بدیهی و حل شده بیان می شود که جای تردید ی باقی نمی گذارد . دنس(رقص) واژه نامانوسی نیست و شراب و آبجو پای ثابت این کتاب هاست ... این کتاب ها در ترویج فرهنگ غربی پا را از این فراتر می گذارد و تمرین هایی میدهند تا خودت را در آن فضا تصور کنی و بگویی اگر جای آنها بودی چه می کردی ؟ مثلا در یک تمرین میگوید جویی امشب پارتی دارد و دوستانش را دعوت کرده او برای مهمانان برنامه های خوبی دارد و الان تصمیم دارد میز نهار را بچیند اما نمی خواهد که پسر ها کنار پسرها و دخترها کنار دخترها قرار بگیرند، لیستی از دوستانش را به شما می دهد و از شما می خواهد میز را طوری بچینید که هیچ دختری در کنار دختر دیگر قرار نگیرد !!
اوایل که رایانه تازه به خانه ها وارد شده بود هرروز آموزشگاه های متعددی تشکیل می شدند و فرهنگسراها و کانون ها و مساجد همگی بسیج شده بودند که کار با این وسیله ی عجیب و غریب را به مردم یاد بدهند؛ آخر طبق استاندادرهای جهانی (!)آنروزها هرکس کار با رایانه را نمیدانست بی سواد محسوب میشد ...
گویا دوباره استانداردهای جهانی(!) تغییر کرده است ، اما اینبار تحت لوای زبان انگلیسی ، مثل همان روزها ، حالا توی هر کوچه و پس کوچه ای سرک می کشی آموزشگاه های زبان هستند که خودنمایی می کند ، حالا دیگر اگر کسی زبان انگلیسی نداند بی سواد محسوب می شود . و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که بهترین سن برای شروع آموزش زبان دوم 6 ماهگی ست! و این خود دلیلی شده برای شروع آموزش زبان انگلیسی در مهد کودک ها...
حالا تعداد آموزشگاه های زبان با مدارس محل رقابت می کنند. و البته چه چیزی بهتر از این که افراد یک جامعه مسلمان و شیعی به زبانی بین المللی همچون انگلیسی مسلح شوند و در پیشرفت علم و فناوری و یا در روابط با دیگر ملت ها – که امروزه گسترش خوبی در فضاهای مجازی داشته - از آن استفاده کنند.
اما این پدیده همان قدر که میتواند مفید باشد، اگر درست سازماندهی نشود می تواند زیان های جبران ناپذیری به کشور وارد کند .
معمولا کتاب های مرجع آموزش زبان توسط موسسات انگلیسی و آمریکایی-همچون آکسفورد و لانگمن_ تهیه می شوند و به سایر نقاط جهان فرستاده می شود . کتابهایی از قبیل نیو هدوی، اینترچینج، ثرو تو لایف، تاپ ناچ، فور کرنرز، توتال انگلیش، انگلیش ریزالت، امریکن انگلیش فایل، نچرال انگلیش، کاتینگ ادج و ...
این کتاب ها طبق استاندارد های اموزشی تهیه شده اند و به همین دلیل در آموزشگاه های زبان با استقبال زیادی مواجه می شوند . معمولا هم با سی دی ها و نرم افزار های کمک آموزشی همراه هستند .
اگر در این مرحله از فیلم ها یا موسیقی های نامناسب و بیگانه با فرهنگ ایرانی اسلامی که در کنار این کتاب ها به منظور آموزش بهتر ارائه می شود با تساهل بگذریم خود این کتاب هاکه منبع اصلی آموزش محسوب می شوند چالشی جدی به شمار می آیند ...
در این کتاب ها مکس و لوسی باهم دوست اند با هم به گردش و تفریح می روند و شب و روز می گذرانند و روی این نکته تاکید می شود که این ها دو سال است با هم پارتنر (شریک عشقی) هستند اما هنوز مطمئن نیستند یه درد هم می خورند حتی لوسی با مکس در خانه ایکس بوی فرندش(دوست پسر قبلی) قرار می گذارد و آنچنان این مسائل بدیهی و حل شده بیان می شود که جایی برای تعجب یا تردید باقی نمی گذارد . دنس(رقص) واژه نامانوسی نیست و شراب و آبجو پای ثابت این کتاب هاست ... این کتاب ها در ترویج فرهنگ غربی پا را از این فراتر می گذارد و تمرینهایی می-دهند تا خودت را در آن فضا تصور کنی و بگویی اگر جای آنها بودی چه می کردی ؟ مثلا در یک تمرین میگوید جویی امشب پارتی دارد و دوستانش را دعوت کرده او برای مهمانان برنامه های خوبی دارد و الان تصمیم گرفته میز شام را بچیند اما نمی خواهد که پسر ها کنار پسرها و دخترها کنار دخترها قرار بگیرند، لیستی از دوستانش را به شما می دهد و از شما می خواهد میز را طوری بچینید که هیچ دختری در کنار دختر دیگر قرار نگیرد !!
به راستی چرا کتابهایی که قرار است به سراسر جهان فرستاده شود سفیر مستقیم فرهنگ غرب است ؟ آیا این امر شاعبه تلاش برای جهانی شدن و تک فرهنگی شدن _که همان فرهنگ برتر(!) غرب است ندارد.
و اینها تنها ظواهر امر هستند وقتی عمیق تر می شوی لیبرالیسم غربی سکولاریسم و سایر مولفه ها خود را بیشتر نمایان می کند و فضای فکری تو می شود آنچه میخوانی و مقایسه ی مداوم با انچه میبینی ... و صد البته مقایسه ظاهری نه عمیق و از روی تعقل. . برای مثال درسی داشتیم با عنوان اینکه سرگرمی شما چیست ؟ در این درس سرگرمی های مختلف نام برده شده بود از دنس و موسیقی وپارتی تا بیرون رفتن با بوی فرند ... ناگهان یکی از دانش جویان با حالت اعتراض آمیزی گفت ما که در ایران نمیتوانیم سرگرمی داشته باشیم ... همه ی اینها اینجا ممنوع است اصلا ما چطور میتوانیم شاد باشیم ؟؟ ما محکومیم به افسردگی !!
و این مساله وقتی بغرنج تر می شود که مخاطب کودکی باشد که سن تربیتش را پشت سر می گذارد .کودکی که هنوز نه تنها توانایی تمیز خوب و بد را ندارد که روحش از هر زمان برای دریافت راه و روش زندگی آماده تر است ...
آیا رواست در زمانی که دشمن با تصویب بودجه های کلان فرهنگی و ابزار های مختلفی همچون ماهواره سعی در نابودی فرهنگ بومی و اسلامی ما دارد با پای خود و هزینه شخصی و حتی گاهی بیت المال به استقبال آن برویم ؟
البته تعداد کمی از موسسات همچون کانون زبان و کانون پرورش فکری به نوشتن کتابهایی متناسب با فرهنگ بومی اقدام کرده اند که آانقدر محدود است که باید با ذره بین دنبال انها رفت . چندی پیش در مقاله ای خواندم در کشور افغانستان با مشاهده چنین پدیده ای اقدام به تالیف کتابهای آموزشی متناسب با فرهنگ بومی شده و برای خودمان افسوس خوردم. ،آیا اینجا همان کشوری ست که ادعای صدور انقلاب دارد ؟
و چه خوب می شود اگر یکی از این هزاران موسسه فرهنگی به جای خیلی از موازی کاری ها مسئولیت این کار را به عهده بگیرد و از اساتید ارزشی زبان در تهیه و نشر این گونه کتاب ها در سطح گسترده و مناسب با استاندارد های آموزشی استفاده کند .
البته ممکن است بسیاری از اساتید محترم زبان بعد از خواندن این یادداشت خرده بگیرند که مگر می شود زبانی را جدا از فرهنگ آن آموخت ؟ برای فهمیدن درست زبان هر کشور باید با فرهنگ آن کشور هم آشنا شد . حل این گونه مسائل به چاره اندیشی مسئولین فرهنگی و متخصصین امر نیاز دارد .
پیشنهاد نگارنده این است که اگر نمی توان کتابهای آموزشی زبان را متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی تدوین کرد که البته فکر نمیکنم مشکل خاصی ایجاد کند ، حداقل کتاب های آموزشی تدوین شود که علاوه بر ارائه فرهنگ غرب به جای برخورد منفعلانه برخوردی فعال داشته باشد . این کتاب ها می تواند فرهنگهای نامناسب را به همان زبان انگلیسی مورد نقد و چالش قرار دهند ...
پ.ن:
سلام خوبید؟
پای سفره های افطار مارو یادتون نره ...